شب خاکستری پاییزی
یک شب یخ بسته
لحظه ها غرق سکوت
جاده گورستان زیر گام ارواح !
بوی ترس و وحشت همه جا پیچیده
از پس آن شب سرد ماه غمگین به زمین می نگریست :
شبح مرگ به رقص آمده بود
شیون باد به دل غم می ریخت
تابوتی سرد وسیاه
جسدی را می برد
جسد انسان را
تا که تبعید کند به تن گورستان
وبه تاراج برد دست زمان
خاطر و یادش را
اصفهان هجدهم آذر 1379
شب ,گورستان ,سرد ,پاییزی ,برد ,جسد ,خاکستری پاییزی ,شب خاکستری ,می برد ,را می ,جسدی را
درباره این سایت